روضه امام حسین(علیه السلام)،بوسه گاه پیامبر
تمام حنجرهها نینوای توست حسین
دل شکسته ی ما کربلای توست حسین
ز دست فاطمه گیرد برات آزادی
کسی که زائر صحن و سرای توست حسین
سلام بر تو که حتی سپاه دشمن هم
رهین منت لطف و عطای توست حسین
اگر شفاعت عالم کنی به روز جزا
خدا گواست کمی از جزای توست حسین
..................
طبق کتاب(الخصائص الحسینیه) شیخ جعفر شوشتری :
حضرت رسول گاهى امام حسین را روى دست بلند مى کرد و دهان او را مى بوسید و گاهى او را به قدرى بلند مى کرد تا همه مردم ایشان را ببینند. زمانى روى دست حضرت على علیه السلام قرار مى گرفت و حضرت امیر او را بلند مى کرد و پیامبر او را مى بوسید. آنگاه که پیامبر نیز در حال احتضار بود حسین علیه السلام را بر سینه خود نشاند و بوسید(زیتون،عنوان1مقصد3)
از بس پیامبر خدا پیشانى و گلوى آن حضرت را بوسیده بود مى درخشید. همین پیامبر بالاى ناف حسین علیه السلام را نیز مى بوسید ؛ اما کسى دلیل این کار را نمى دانست تا اینکه تیر سه شعبه بر قلب امام اصابت کرد و همین تیر علت واقعى شهادت امام بود ؛ آنگاه معلوم شد که آن بوسهها به این خاطر بوده است و این از معجزات آن حضرت مى باشد.(زیتون ،عنوان12)
خواهرش زینب خواست جاهایى را ببوسد که رسول الله مى بوسید، ولى نتوانست، چون تمام اعضا و پیکر حسین علیه السلام مجروح و پاره پاره بود ؛ بویژه که با اسب هم بر پیکرش تاختند. حتى اگر این کار را هم نمى کردند، پیکر آن حضرت در اثر وارد شدن شمشیرها و نیزهها پاره پاره شده بود. کما اینکه خودشان فرمودند: گویا گرگان بنى امیه خود را از قطعات بدن من پر مى کنند. لذا به زبان حال زینب، به فارسى گفته شده است:
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان
جای یک بوسه ی من در همه اعضای تو نیست
بله، زینب علیهاالسلام جایى را بوسید که پیامبر صلى الله علیه وآله نبوسیده بود، او گلوى بریده، و رگ هاى قطع شده حسین علیه السلام و باطن چیزى را بوسید که پیامبر صلى الله علیه وآله ظاهر او را بوسیده بود. و لذا زینب چهره اش را بر گلوى بریده حسین گذاشت، پیامبر را مخاطب قرار داد و گفت: این حسین است که پیکرش پاره پاره شده و سرش را از قفا بریده اند.
(زیتون ص 142)
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست