مقتل الشموس

روضه های اهلبیت علیهم السلام (مختصر و مستند )

مقتل الشموس

روضه های اهلبیت علیهم السلام (مختصر و مستند )

مقتل الشموس

بسم الله الرحمن الرحیم
ما آمریکا را زیر پا می گذاریم

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

*در خواست حسنین ازمادر*

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۳ ق.ظ

سلامی جانفزاتر از نفس‌های مسیحایی 

به روح پاک تو ای مادر صبر و شکیبایی 

تویی آن لیلة القدری که کس نشناختش هرگز 

تویی آن عصمت یکتا که یکتایی به یکتایی 

تو آن آیینه ی حسن دل آرای خداوندی 

که از ختم رسل دل برده در عین دل آرایی 

جمال حقّ، جلال انبیا، حسن امامان را 

علی می‌دید در آیینۀ حسنت به تنهایی(شاعر:میثم) 

................

السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ 

السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ 

السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُُ (1)

..................

همان بانویی که طبق منابع اهل سنت راه رفتنش مثل رسول خداست(2) ،سرور زنان بهشت است،(3)پاره تن پیامبر است(4)،همان بانویی که وقتی از پل صراط عبور می کند هفتاد هزار فرشته او را همراهی می کنند(5)[بالاخره چشم از دنیا فروبست......]

علامه محمد کاظم قزوینی (ره)در کتاب فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) [بنابر آنچه در بحار الانوار آمده(6)]این چنین نوشته است:

[وقتی حضرت زهرا دیده از دنیا فروبست]در همین شرایط غمبار بود که دو فرزند ارجمندش حسن و حسین [دو سید جوانان اهل بهشت (7) ]وارد خانه شدند و مادر پرمهر خویش را نگریستند که رو به سوی قبله و با شرایط خاصی گویی خفته است. 

گفتند: یَا أَسْمَاءُ مَا یُنِیمُ أُمَّنَا فِی هَذِهِ السَّاعَةِ؟ 

 «اسماء» مادر پرمهر ما هیچگاه در این ساعتهای روز نمی خوابید، چرا خفته است؟ 

پاسخ داد: یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ لَیْسَتْ أُمُّکُمَا نَائِمَةً، قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْیَا 

ای فرزندان دلبند پیامبر! مادرتان نخوابیده است... بلکه... جهان را بدرود گفته است. 

[البته در روایت دیگری آمده که وقتی پرسیدند أَیْنَ أُمُّنَا؟ مادر ما کجاست؟ 

اسماءدر برابر سوال حسنین علیهماالسلام  جوابی نگفت. پس آنان وارد خانه شدند دیدند مادر بزرگوارشان خوابیده ست. فَحَرَّکَهَا الْحُسَیْنُ فَإذَا هِیَ مَیِّتَةٌ وقتی امام حسین علیه السلام مادر خود را حرکت داد، دید به شهادت رسیده ست. 

سپس به حضرت امام حسن علیه السلام گفت: یَا أَخَاهْ آجَرَکَ اللَّهُ فِی الْوَالِدَةِ 

برادر جان! خدا برای شهادت مادرت زهراء، به تو اجر عطا کند!(8) ]

با شنیدن خبر این فاجعه ی هولناک حضرت حسن علیه السلام خود را بر پیکر مطهر مادر افکند و پاهای او را بوسه باران ساخت و گفت:

 « یَا أُمَّاهْ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی » 

جان مادر! پیش از آنکه جان از این کالبد خاکی بیرون رود با من سخن بگو. 

و همینگونه حضرت حسین علیه السلام پاهای مادر را می‌بویید و می‌گفت: 

« یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ » 

مام گرانمایه ام! من فرزند تو حسین هستم، مادر عزیز! پیش از آنکه قلبم بازایستد و از فشار اندوه شکافته شود و جهان را بدرود گویم، با من سخن بگو.(9)

(زبانحال حضرت زهرا ،خطاب به اسماء)

چون سوی حجره کودکانم رو نهادند 

یکباره روی جسم رنجورم فتادند 

مگذار ساعتها تنم در بر بگیرند 

مگذار آنان هم کنار من بمیرند 

بفرست مسجد آن دو طفل نازنین را 

کآرند بالینم امیرالمؤمنین را 

شبها برایم بزم اشک و غم بگیرند 

در خانة آتش زده ماتم بگیرند (شاعر:میثم) 

---------------

(گریز به روضه کربلا)

در ماجرای شهادت بانو،حسنین علیهما السلام  خواستند که مادر با آنها حرف بزند ولی در ماجرای کربلا ماجرا به گونه دیگری بود.در این رابطه آیت الله جوادی آملی در کتاب کوثر کربلا نوشته اند:

زینب کبری سلام الله علیها وقتی در کوفه سر برادرش را بالای نیزه دیدند ،به سرمبارک  برادرگفتند:

یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا     غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا

ای هلال زینب ،وقتی به مقام والای امامت نائل آمدی و به سراسر جهان نور افشانی کردی ،همانند بدر شدی،یکباره رخداد کربلا پیش آمد و ماه زینب را سایه گرفت.

یَا أَخِی فَاطِمَ الصَّغِیرَةَ کَلِّمْهَا    فَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا

ای برادر.....این دخترت (فاطمه کوچک)چشم باز کرده است و در کنار من به تو می نگرد،دلش از شدت رنج ومصیبت دارد ذوب می شود،اندکی با دخترت هم سخن بگو.....(10)

آفتاب محشر کبراست روی نیزه ها 

یا هلال دختر زهراست روی نیزه ها 

این مه پوشیده از خاکستر و خون، چون هلال 

آفتاب زینب کبراست روی نیزه ها (شاعر:میثم) 

..............

(سینه زنی)

(یافاطمه یا حضرت زهرا)

ای برده دعا سجده به محراب دعایت 

وی روح نبی در نفس روح فزایت 

گردند اگر خلق جهان حاتم طایی 

آرند تضرع به سر کویِ گدایت 

یکبار نه، پیوسته نبی گفت مکرر 

یا فاطمه جانِ پدرت باد فدایت 

والله سرافراز نگردند ملایک 

تا سر نگذارند به خاک کف پایت 

سر تا قدم توست همان وحی مجسم 

فرموده خدا با سخن وحی، ثنایت 

نقش نگه خالق معبود، عیان است 

با چشم علی در رخ معبودْ نمایت (شاعر:میثم) 

..................

منابع:

1. زاد المعاد-مفتاح الجنان،(چاپ بیروت) ص: 282

2. السقیفة و فدک(جوهری) ص: ۹۹ 

3. أنساب الأشراف، البلاذری، ج 1، ص: 406 ، 

4. أنساب الأشراف، البلاذری، ج 1، ص: 404

5. اتحاف السائل ( المناوی ) ج 1 ص 73

6.بحارالانوار ج43باب7روایت18(ص186)

7. العقد الفرید( ابن عبد ربه )ج 5 ص 62

8.بحارالانوار ج43 باب7 روایت44(ص214)

9.فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد (ترجمه کرمی )ص741،742

10.کوثرکربلا (انتشارات اسراء)ص300

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۰
MR Haji

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">